نسبت امر سیاسی (اشمیت و موفه) با دولت در جمهوری اسلامی ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 نویسنده مسئول: دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران

2 استادیار بخش جامعه شناسی دانشگاه شیراز

3 کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه شیراز

4 کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران

چکیده

در این پژوهش، علاوه بر نوع نگاه دیگر اندیشمندان نسبت به مفهوم امر سیاسی، دو دیدگاه و برداشت از این امر مورد بررسی قرار گرفت؛ امر سیاسی آنتاگونیسمی اشمیت و امر سیاسی آگونیسمی موفه. به نظر می‌رسد که هر دو نظریه‌پرداز بر وجود و ماهیت  امر سیاسی متفق‌القولند، اما آنچه منجر به تمایز آنها شده نوع نگاهی است که به امر سیاسی دارند. بر این اساس، می‌توان این پرسش را مطرح کرد که اشمیت و موفه امر سیاسی را چگونه تعریف کرده‌اند؟ در راستای سؤال مطرح شده، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نگاه موفه و اشمیت پرداخته است. به نظر می‌رسد اشمیت امر سیاسی را بر مبنای تمییز دوست و دشمن تعریف می‌کند. به اعتقاد وی آنچه حائز اهمیت است، تمایز میان دوست از دشمن است و به این خاطر اشمیت بر این باور است که امر سیاسی بدون وجود خصومت/ دشمنی معنایی ندارد. بنابراین در نگاه اشمیت، امر سیاسی آخرین حد آنتاگونیسم (خصومت) است. در مقابل موفه، امر سیاسی را بر مبنای آگونیسم بنیان گذاشته و در پی تبدیل معاند به مخالف است. از نظر موفه، مخالف رقیبی است که وجود آن مشروع می‌باشد، باید به رسمیت شناخته شود و اگر مبارزه‌ای باشد، باید آن مبارزه علیه ایده‌های رقیب باشد، نه تلاش برای حذف و نابود کردن آن. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتمان انقلاب، نمای جدیدی از دولت در دنیای سیاست‌ورزی است؛ گفتمانی که اصل را بر استقلال در عرصه تئوری و عملیاتی از تفکرات وارداتی دانسته و مبنا، دولت را نه در تخاصم یا رقابت، بلکه اصل را بر نگاه حفظ استقلال ساختار دولت (حاکمیت) و در درون، مبنا را  بر اساس مردم سالاری دینی تعریف کرده‌اند. بنابراین می‌توان گفت دولت در نگاه اشمیتی، مشروعیت خود را با نزاع، تقابل و تخاصم به دست می‌آورد، حال آنکه در نگاه موفه‌ای بر مبنای پروسه دموکراسی به وجود می‌آید. اما دولت در گفتمان انقلاب اسلامی، مشروعیت خود را از مردم و دین به دست آورده است؛ گفتمانی که با محوریت مردم‌سالاری دینی در جامعه حاکم است. 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Relationship between Political Affairs (of Schmitt and Mouffe) and the Government in the Islamic Republic of Iran

نویسندگان [English]

  • sadegh panahinasab 1
  • Mansour Tabei 2
  • soheyla jahangiri 3
  • farshid layeghmand 4
1 Corresponding Author: PhD Student in Political Sociology, Shiraz University, Shiraz, Iran
2 Assistant Professor of Sociology, Shiraz University
3 Master of Sociology, Shiraz University
4 Master of Political Geography, University of Tehran
چکیده [English]

In addition to viewing other scholars’ opinions on the concept of politics, this study involved two views and perceptions of the issue including Schmidt's antagonistic political subject and Mouffe's agonistic political matter. Both theorists seem to agree on the concept of politics and its nature; however, the way they look at politics distinguishes their opinions. Accordingly, one can ask how Schmidt and Mouffe define politics differently. In line with the question, this research is intended to study the views of Mouffe and Schmidt through a descriptive-analytical method. Schmidt seems to define politics in terms of the distinction between friends and enemies. He believes that what matters is the distinction between friend and foe. For this reason, Schmidt believes that politics is nonsense when there is no hostility. Consequently, politics is the ultimate border of antagonism (hostility) in Schmidt's view. Mouffe, on the other hand, bases politics on agony and seeks to turn aggression into opposition. For Mouffe, an opponent is a rival whose presence is legitimate and must be considered. If there should be a struggle, it must be a against rival ideas and not an attempt to eliminate them. The results of this research indicated that the discourse of the revolution is a new expression of the government in the world of politics; a discourse which considers the principle of independence in the field of theory and practice from the imported ideas. It considers the case not as a conflict or competition, but as a principle of maintaining independence of the state or sovereignty structure and centers religious democracy in internal affairs. Thus, in Schmidt's view, the state derives its legitimacy through fighting, confrontation and conflict; while in Schmitt’s view, it derives its legitimacy from the democratic process. however, the discourse of the Islamic Revolution regards government to gain its legitimacy from people and religion; a discourse centered on religious democracy in society

کلیدواژه‌ها [English]

  • Antagonism
  • agonism
  • politics
  • the Islamic Republic of Iran

Smiley face

  1. آرنت، هانا (1390). «وضع بشر». برگردان (ترجمه): مسعود علیا. تهران: ققنوس.
  2. اشمیت، کارل (1392). «مفهوم امر سیاسی». برگردان (ترجمه): سهیل صفاری. تهران: نگاه معاصر. چاپ اول.
  3. اشتراوس، لوئی (1393). «فلسفه سیاسی چیست؟» برگردان (ترجمه): فرهنگ رجایی. تهران: علمی فرهنگی.
  4. استاواراکاکیس، یانیس (1392). «لاکان و امر سیاسی». برگردان (ترجمه): محمدعلی جعفری. تهران: ققنوس.
  5. افلاطون (1383). «جمهور». برگردان (ترجمه): فؤاد روحانی. تهران: علمی و فرهنگی.
  6. امام جمعه زاده، سید جواد و تدین راد، علی (1390). «بررسی "امر سیاسی" در اندیشه ارسطو و هانا آرنت و نقد جایگاه این مفهوم در عصر حاضر». فصلنامه مطالعات سیاسی. سال سوم. شماره 12. صص 15-1.
  7. احمدی، بابک (1393). «هایدگر و تاریخ هستی». تهران: نشر مرکز، چاپ هشتم.
  8. توانا، محمدعلی و آذرکمند، فرزاد (1393). «مقایسه امر سیاسی و جامعه سیاسی مطلوب در اندیشه‌ هابرماس و موفه». جستارهای سیاسی معاصر. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. سال پنجم. شماره 4. صص 50-27.
  9. حسینی بهشتی، سید علیرضا؛ ملکی، ساناز و اکبری، مجید (1393). «منطق استثناء در فلسفه سیاسی کارل اشمیت». جستارهای فلسفی. شماره 26. صص 102-65.
  10. حمیدی، سمیه (1394). «روایت تئولوژیکال از امر سیاسی در اندیشه "کارل اشمیت"». دوفصلنامه علمی- پژوهشی پژوهش سیاست نظری. شماره 18. صص 47-25.
  11. خالقی دامغانی، احمد و ملک زاده، حمید (1394). «سیاست، پایدیا و دولت». فصلنامه دولت پژوهی. سال اول. شماره 2.
  12. راولز، جان؛ موفه، شانتال؛ لوئیس، برنارد؛ جوست، جان تی و سیدانیوس، جیم (1393). «در نقد و دفاع از دموکراسی لیبرال». برگردان (ترجمه): جعفر محسنی. تهران: نقش و نگار.
  13. عبدالله پور چناری، محمد (1392). «نقد لئو اشتراوس بر الهیات سیاسی کارل اشمیت؛ اشتراوس علیه اشمیت». آخرین دسترسی: 21/10/1392 در http://farhangemrooz. com/news/9979.
  14. کشاورز شاهباز، حامد (1390). «نگاهی به رساله مفهوم امر سیاسی اشمیت». نشریه فردوسی، سال نهم، شماره 88 و89.
  15. کاظمی، احسان  و همکاران (1396). «بنیادهای امر سیاسی در یونان باستان و نقش پولیس (دولت شهر) در شکل‌گیری آن». پژوهشنامه علوم سیاسی. سال دوازدهم. شماره 2. صص55 -27.
  16. گیدنز، آنتونی (1385). «جامعه‌شناسی». برگردان (ترجمه): منوچهر صبوری کاشانی. تهران: نی.
  17. مصلح، پگاه (1395). «نسبت سیاست و امر سیاسی در خوانش ادبیات ریتوریک: مطالعه موردی شعر سهراب سپهری، جستارهای سیاسی معاصر». پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. سال هفتم. شماره 2. صص 92-69.
  18. ماکیاولی، نیکولا (1388). «شهریار». برگردان (ترجمه): داریوش آشوری. تهران: آگه.
  19. موفه، شانتال (1392). «بازگشت امر سیاسی». برگردان (ترجمه): عارف اقوامی مقدم. تهران: رخداد نو.
  20. موفه، شانتال (1392). «درباره امر سیاسی». برگردان (ترجمه): منصور انصاری. تهران: رخداد نو.
  21. نظری، علی اشرف (1395). «اشمیت و امر سیاسی: بازسازی یک پرتره بحث انگیز». پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه‌های علوم انسانی. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. سال شانزدهم. شماره 4. صص 177-199.
  22. نظری، علی اشرف (1396). «چرخش مفهوم سیاسا و بازآفرینی امر سیاسی». فصلنامه سیاست. مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی. دوره 47. شماره 1. صص 277-257.
  23. Canetti, Elias (1960). crowds and Power, London, Penguin.
  24. Schmitt, Carl (1985). Political Theology: four chapter on the concept of Sovereigntly, trans. George Schwab (Cambridge: MIT Press).
  25. Mouffe, Chantel (2006). On the Political. London and New York: Routledgetaylor and francis group.
  26. Mouffe, Chantel (2000). Deliberative Democracy or agonistic pluralism, institute for Hoherstudien (his),. Wien institute for advanced studies, Vienna.
  27. Marchart. Oliver (2007). Post- Foundational Political Thought: Political Difference in Nancy, Lefort, Badiou and Laclau, Edinburgh University Press.
  28. Wiley, James (2009). Carl Schmitt and Realism, Western Michigan University.