این مقاله به بررسی جریانهای مختلف روحانیت در دوره محمد رضا پهلوی میپردازد و با روش تفسیری، وجوه اشتراک و افتراق این جریانها را بیان میکند. در این نوشته روشن خواهد شد که جریانهای روحانیت ـ به رغم اشتراک در اعتقاد به حضور دین در سیاست و لزوم اجرای احکام اسلامی در جامعه ـ در تلقی خود از حکومت مطلوب، موضعگیری در برابر حکومت موجود، هدف سیاسیِ در دستور کار و مشی سیاسی با همدیگر تفاوت داشتند.