اصول بنیادی فقه سیاسی در سیاست خارجی نظام اسلامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 نویسنده مسئول: دکتری روابط بین‌الملل، دانشگاه عالی دفاع ملی، تهران، ایران

2 کارشناس ارشد علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی، دانشگاه همدان، همدان، ایران

چکیده

جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی خود دارای نظام ارزشی برگرفته از دستورها و مبانی اسلامی است و شاهد تغییرات رفتاری ـ ارزشی در سیاست خارجی پس از انقلاب بوده‌ایم. این تغییرات ناشی از رهنمودهایی بود که امام خمینی(ره) در احکام و فرامین، پیامها و توصیه‌ها، مکتوبات، سخنرانیها و مصاحبه‌ها در مواضع و مواقع مختلف بیان کردند. به‌تعبیر دیگر سیاست خارجی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی براساس ارزشهای انقلاب تغییر ماهیت داد و بر مبنای اسلام استوار گردید. با پدیدآمدن انقلاب اسلامی ایران و شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی، حرکت به­سمت اجرای قوانین اسلامی آغاز، و فقه سیاسی در پی­ریزی سیاست خارجی و روابط بین­الملل تأثیرگذار، و از همان ابتدا مسیری به سمت استقلال ملی باز شد. امروزه فقه سیاسی شیعه با ورود عملی و محسوس فقیهان در امور اجتماعی ـ سیاسی، با تجربه­ای نو و جدید روبرو است. اقتضائات دوران جدید، پس از مشروطه و بویژه تشکیل نظام جمهوری اسلامی، این امر را از اهمیتی دوچندان برخوردار کرد و فقه سیاسی شیعی را محل تأملات و پرسشگریهای فراوان قرار داد. درواقع سؤال و هدف اصلی مقاله تبیین کاربردهای اصول بنیادی فقه سیاسی در سیاست خارجی نظام اسلامی با استفاده از روش تحلیلی، و بررسی متون مورد مطالعه فقهی است. یافته­های پژوهش بیانگر آن است که اصول فقهی که می‌تواند به­عنوان مؤلفه‌های تأثیرگذاری نظام اسلامی مورد استفاده قرار گیرد شامل اصل تألیف قلوب، اصل مصلحت، اصل دعوت، اصل افزایش توان و قدرت، اصل وفای به عهد، اصل تقیه، اصل ولایت فقیه و اصل عدالت است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Fundamental principles of political jurisprudence in the foreign policy of the Islamic system

نویسندگان [English]

  • mehdi Sayyad Shirazi 1
  • farzad muhammadi 2
1 s
2 Hamadan University, Iran
چکیده [English]

In its foreign policy, Islamic Iran has a value system derived from Islamic principles, which has been an important witness in post-revolutionary foreign policy in behavioral-value changes. These changes were due to the guidelines that Imam Khomeini (ra) gave in various decrees and orders, messages and recommendations, letters, speeches and interviews in various positions and occasions. In other words, Iran's foreign policy changed after the victory of the Islamic Revolution based on the values ​​of the revolution and was based on Islam. With the emergence of the Islamic Revolution of Iran and the formation of the Islamic Republic, the movement towards the implementation of Islamic laws and the influence of political jurisprudence on foreign policy and international relations was effective and from the very beginning a path to national independence was opened. Today, Shiite political jurisprudence is facing a new experience with the practical and tangible entry of jurists in socio-political affairs. The requirements of the new era, after the constitution, and especially the formation of the Islamic Republic, made this doubly important and made Shiite political jurisprudence the place of many reflections and questions. Due to the importance of the subject in this research, the application of selected principles of political jurisprudence in the foreign policy of the Islamic system has been analyzed. Among these principles that can be used as effective components of the Islamic system include the principle of composing hearts, the principle of expediency, the principle of invitation, the principle of increasing power and so on

کلیدواژه‌ها [English]

  • Political jurisprudence
  • foreign policy
  • Islamic system
  • revolution
ابراهیمی، شهروز؛ ستوده، علی­اصغر و شیخون، احسان (1389)، رویکرد اسلامی به روابط بین­الملل در مقایسه با رویکردهای رئالیستی و لیبرالیستی، دو فصلنامه دانش سیاسی، س 6، ش 2: 42 ـ 5.
ابن­هشام (1348)، سیرة النبی، ترجمه سید هاشم رسولی، ج 2، تهران: اسلامیه.
ادواردز، بیورلی میلتون (1382)، سیاست و حکومت در خاورمیانه، ترجمه رسول افضلی، تهران: بشیر علم و ادب.
اسدالهی، مسعود (1382)، جنبش حز‌ب‌الله لبنان، گذشته و حال، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
امام خمینی(ره)، روح­الله (1379)، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
تاجیک، محمدرضا و دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال (1382)، الگوهای صدور انقلاب در گفتمانهای سیاست خارجی ایران، فصلنامه راهبرد، ش 27: 80ـ61.
چلونگر، محمدعلی (1390)، دیپلماسی پیامبر اسلام(ص)، فصلنامه انقلاب اسلامی، س 3، ش 5 ـ 6: 81 ـ 98.
حقیقت، سیدصادق (1387)، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، تهران: سمت.
حقیقت، سیدصادق (1385)، اصول و اهدف سیاست خارجی دولت اسلامی، تهران: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
خامنه­ای، سیدعلی (1385)، حدیث ولایت، ج 1: تهران: دفتر مقام معظم رهبری.
دورانت، ویل (1392)، درس­های تاریخ، ترجمه محسن خادم، تهران: ققنوس.
سجادی، سیدعبدالقیوم (1380)، اصول سیاست خارجی در قرآن، فصلنامه علوم سیاسی، ش 15: 182 ـ 169.
شکوری، ابوالفضل (1361)، فقه سیاسی اسلام، قم: بوستان کتاب.
شیرخانی، علی (1380)، دعوت، جنگ و صلح در قرآن، فصلنامه علوم سیاسی، س 4، ش 15: 194 ـ 183.
طاهری، مهدی (1390)، ولایت­مداری در الگوی پیشرفت سیاسی اسلامی ـ ایرانی، فصلنامه معرفت سیاسی، س 3، ش 6: 134 ـ 101.
ظریف، محمدجواد و سجادیه، سیدمهدی (1393)، صورتبندی گفتمان مصلحت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، دو فصلنامه دانش سیاسی، س 10، ش 2: 148 ـ 103.
علی­پور، محمود (1393)، فقه سیاسی و روابط بین­الملل با تأکید بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، اولین کنگره بین­المللی فرهنگ و اندیشه دینی.
عمیدزنجانی، عباسعلی (1377)، فقه سیاسی، تهران: امیرکبیر.
غفوری، محمد (1378)، اصول دیپلماسی در اسلام و رفتار پیامبر، تهران: مهاجر.
فهیمی، عزیزالله و عرب­زاده، علی (1391)، مبانی فقهی حقوق محیط زیست، پژوهشنامه حقوق اسلامی، س 13، ش 1: 209 ـ 189.
قزوینی، سیدعلی (1374)، بحثی درباره سیاست خارجی اسلام: پژوهشی در بعد فقهی سیاست خارجی ایران، فصلنامه سیاست خارجی، د 9، ش 1.
محمدی، منوچهر (1387)، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران: پژوهشگاه اندیشه و فرهنگ اسلامی.
موسوی، سیدمحمد (1382)، دیپلماسی و رفتار سیاسی در اسلام، تهران: انتشارات باز.
نقیب­زاده، احمد (1381)، تأثیر فرهنگ ملی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران: وزارت امورخارجه.
نوازنی، بهرام (1388)، صدور انقلاب اسلامی: زمینه­ها و پیامدهای بین­المللی آن، تهران: پژوهشکده امام خمینی(ره).